Web Analytics Made Easy - Statcounter

بایستی یک نهاد تنظیم‌گر، قیمت‌های فروش برق را به نحوی پوشش دهد که پاسخگوی هزینه‌های شرکت‌های خصوصی باشد و همزمان دولت نیز با سیاست‌های مناسب و تصمیمات اقتصادی و منطقی، کارآمدی صنعت برق را توسط بخش خصوصی ارتقا دهد. - اخبار اقتصادی -

خبرگزاری تسنیم - شرایط صنعت برق به دلیل ناترازی جدی بین تولید و مصرف برق، مطلوب نیست و به نظر می‌رسد پیش از هر اقدامی باید این مساله را برای مسئولین امر تبیین کرد که صنعت برق به عنوان یکی از حیاتی‌ترین و اصلی‌ترین زیرساخت‌های توسعه‌ای در حوزه‌های اقتصاد، رفاه، امنیت و سلامت دچار بحرانی است که حل نشدن آن برای حفظ پایداری در تمام این حوزه‌ها مخاطره‌آمیز خواهد بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یکی از مهمترین چالش‌های صنعت برق، افت جدی سرمایه‌گذاری‌هاست که البته خود معلول علت‌های دیگری است، اما در نهایت به ایجاد یک فاصله بزرگ بین توان تولید و نیاز مصرف منجر شده است. در واقع ناترازی بزرگی که حاصل عدم سرمایه‌گذاری در بخش تولید برق است، نه تنها این صنعت، بلکه همه بخش‌های کشور را به نوعی گرفتار کرده است. مروری بر آنچه که در سال‌های اخیر به ویژه از سال 1397 به بعد در صنعت برق گذشته، نشان می‌دهد که بخش خصوصی به دلیل مواجهه با مشکلات متعدد از انجام سرمایه‌گذاری جدید سر باز زده و همین امر به ایجاد کسری جدی در عرضه برق منجر شده است.

هر چند از سال 1400 سیاست‌هایی تحت عنوان مدیریت مصرف در تابستان اعمال شد که بخشی از آن شامل قطع برق صنایع و خرید برق از آنها به منظور عدم اعمال خاموشی به مشترکین خانگی بوده است. با این حال ارزیابی‌ها نشان می‌دهد که میزان ناترازی برق در زمان اوج مصرف، رقمی بالغ بر 10 تا 15 هزار مگاوات است که عمدتا دلایلی مثل غیر موثر بودن سیاست‌ها و برنامه‌های کلان حوزه تولید و نیز مصرف بیش از اندازه مشترکین خانگی، کشاورزی و تجاری دارد.

با وجود نیاز جدی صنعت برق به توسعه زیرساختی به منظور تولید متناسب با تقاضای برق، متاسفانه در سال های اخیر روند سرمایه‌گذاری در این صنعت با کاهش جدی مواجه بوده و حتی گاهی به صفر رسیده است، در حالی که طبق آمار وزارت نیرو، همچنان مصرف برق،  سالانه رشدی حدود 5 درصد دارد. در این شرایط به نظر می‌رسد برای جبران ناترازی تولید و مصرف برق، چاره‌ای جز جذب سرمایه‌های بخش خصوصی با هدف احداث و به مدار آوردن نیروگاه های جدید در یک بازه زمانی 3 تا 4 ساله وجود ندارد.

برای درک اهمیت و ضرورت این اقدام، کافی است هزینه خاموشی‌ها را به ویژه در بخش‌های صنعتی و مولد کشور بررسی و ارزیابی کنیم. برآورد خسارت خاموشی در سال 1401 فقط در صنایع حدود 6 میلیارد دلار بوده و بنا به گفته مسئولان ایمیدرو، عدم‌النفع صنایع معدنی در طول این سال هم به عدد 1600 میلیارد تومان رسیده است. ناپایداری برق ناشی از عدم توسعه متناسب تولید و مصرف برق در مرحله اول صنایع و کارخانجات را با عدم‌النفع و زیان گسترده مواجه می‌کند. متعاقب آن کاهش میزان تولید کارخانجات به دلیل خاموشی به افزایش قیمت محصولات نهایی منجر و تورم ناشی از آن به جامعه تحمیل می‌شود. نمونه بارز افزایش قیمت تمام شده محصولات و تاثیر مستقیم آن بر تورم را می‌توان در هزینه خاموشی‌ها در صنعت سیمان و ایجاد تورم در صنعت ساختمان به دلیل گران شدن بهای سیمان است.

رفع این ناترازی مستلزم تامین سرمایه برای توسعه زیرساخت های صنعت برق است. در شرایطی که توان مالی و منابع دولت به طور معمول پاسخگوی میزان سرمایه مورد نیاز برای این توسعه نیست، قطعا باید زمینه برای جذب سرمایه‌های بخش خصوصی فراهم شود. واقعیت این است که دولت اگر قادر به تامین این سرمایه بود، قطعا در طول سال‌های گذشته که بخش خصوصی رغبتی به ورود به صنعت برق نداشت، می‌توانست در این خصوص اقدام کند. اما شاهد بودیم که در شش سال اجرای برنامه ششم توسعه، میزان سرمایه‌گذاری‌های دولتی و خصوصی در صنعت برق به پایین‌ترین حد خود رسید و در برخی از بازه های زمانی حتی صفر بوده است.

این در حالی است که بیش از دو دهه پیش واگذاری نیروگاه‌ها و جذب سرمایه‌های بخش خصوصی برای احداث نیروگاه‌های جدید یکی از مهمترین زیربناهای تجدیدساختار صنعت برق بود. این تجدیدساختار با هدف چابک‌سازی و افزایش بهره‌وری صنعت برق و نیز کاهش نقش دولت در حوزه‌های تصدی‌گری این صنعت پیاده‌سازی و اجرا شد، هر چند در ادامه نتوانست به آن اهداف متعالی دست یابد.

امروز اما شاهدیم که وزارت نیرو با مالکیت 40 درصد نیروگاه‌های کشور به جای اینکه به سیاستگذاری، نظارت و تولی‌گری در صنعت برق بپردازد، به نوعی در رقابت با بخش خصوصی قرار گرفته است. این رقیب که خریدار انحصاری برق است، ابزارهای قیمت‌گذاری برق را در اختیار دارد و یکی از مهمترین ماموریت‌هایش تعیین سیاست‌های عرضه و تقاضای برق است، به تدریج زمینه ساز فرار سرمایه های بخش خصوصی از این صنعت شد. عدم تمکین به قانون و ناکام ماندن بسیاری از قوانین موثر و کارآمد در حوزه اجرایی صنعت برق ناشی از همین ساختار پیچیده است.

اگرچه قطعا واگذاری‌ها و زمینه‌سازی برای سرمایه‌گذاری توسط بخش خصوصی از اجزای مهم تغییر ساختار در صنعت برق است، اما متاسفانه تا امروز نتوانسته به اهداف تعیین شده دست نیافته است. در این فرآیند بایستی یک نهاد تنظیم‌گر، قیمت‌های فروش برق را به نحوی پوشش دهد که پاسخگوی هزینه‌های شرکت‌های خصوصی باشد و همزمان دولت نیز با سیاست‌های مناسب و تصمیمات اقتصادی و منطقی، کارآمدی صنعت برق را توسط بخش خصوصی ارتقا دهد. به این ترتیب سرمایه‌گذاری لازم در زنجیره تولید، انتقال و توزیع برق به حد کفایت انجام می شود.

با این حال مشکل اینجاست که تولیدکنندگان خصوصی و غیردولتی برق نه تنها به دلیل نبود یک نهاد رگولاتوری مستقل و کارآمد در عرضه برق تولیدی خود به بهای اقتصادی با مساله مواجه شده‌اند، بلکه در تسویه اقساط تسهیلات ارزی که برای انجام این سرمایه‌گذاری از صندوق توسعه ملی اخذ کرده بودند هم به بن‌بست رسیده‌اند. عمده سرمایه‌گذاران نیروگاهی طی سال‌های گذشته با اتکا به وام های ارزی صندوق توسعه ملی در این حوزه سرمایه‌گذاری کرده‌اند، اما متاسفانه به دلیل افزایش نرخ ارز با چالش‌های بزرگی مواجه شده‌اند که عملا بازپرداخت این اقساط را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است. از این رو انتظار می‌رود که دولت در این خصوص نقش کلیدی خود را در کمک به سرمایه‌گذاران را ایفا کند، چرا که در غیر این صورت فرار سرمایه از صنعت برق استمرار خواهد یافت.

به جرات می‌توان گفت که در شرایط حاضر هیچ سرمایه‌گذار عاقلی در بخش خصوصی حاضر به سرمایه‌گذاری در صنعت برق نیست، چرا که باید سرمایه خود را صرف توسعه زیرساختی این صنعت کند، اما بعد از 20 سال یا حتی بیشتر، تنها به بخشی از پول خود خواهد رسید.

در حال حاضر هزینه احداث هر نیروگاه سیکل ترکیبی با فرض 500 مگاوات ظرفیت، حدود 250 تا 300 میلیون یورو است. بر این اساس احداث 30 نیروگاه برای رفع ناترازی 15 هزار مگاواتی فعلی، حدود 8 تا 9 میلیارد یورو هزینه خواهد داشت. قطعا دولت امکان و توان تامین این میزان سرمایه را ندارد، بنابراین بهتر است حمایت از بخش خصوصی را با قیمت‌گذاری مناسب برق، در دسترس قراردادن ارز مناسب، بازپرداخت مطالبات و نیز پرداخت خسارت تاخیر در تادیه مطالبات در دستور کار قرار داده و سرمایه‌گذاران را به احداث نیروگاه تشویق کند.

با وجود این الزامات اما صنعت برق همچنان به دلیل پارادایم‌های فعلی، امکان و قابلیت جذب سرمایه جدید را نداشته و اساسا ابزاری برای ترغیب سرمایه‌گذاران بخش خصوصی و غیر دولتی در اختیار ندارد. نمونه آن مصوبه شورای عالی اقتصاد در خصوص احداث بخش بخار 7 نیروگاه در سال گذشته بوده که علی‌رغم پیگیری تا کنون به نتیجه خاصی نرسیده است. البته امید است با اصلاح مصوبه شاهد گشایش در احداث بخش بخار نیرگاه‌ها و بالابردن راندمان آنها باشیم.

بر اساس آنچه که وزارت نیرو پیش‌بینی کرده حداکثر نیاز مصرف همزمان برق در سال 1402 بالغ بر 72 هزار مگاوات پیش‌بینی شده که البته در روزهای گرم تابستان امسال از آن گذشته ایم. این رقم در سال 1405 به حدود 82 هزار مگاوات خواهد رسید.

طبق گفته مسئولین وزارت نیرو افزایش ظرفیت شبکه در تابستان سال جاری تا 7700 مگاوات شامل 6000 مگاوات ظرفیت تولید نیروگاه های جدید و 1700 مگاوات افزایش ظرفیت نیروگاه های موجود بوده است که به نظر می‌رسد تحقق نیافته و برخی کارشناسان با توجه به آمار دقیق از تحقق تنها 2000 مگاوات خبر داده‌اند.

پس به جرات می‌توان گفت که تابستان امسال با کسری حداقل 12 هزار مگاوات در حال سپری شدن است که بخش عمده‌ای از این کسری  با ایجاد محدودیت بر صنایع بزرگ و کارخانجات تحمیل شده است. این ناترازی دلیلی جز افول سرمایه‌گذاری در حوزه نیروگاهی نداشته و برای رفع آن، ناگزیر به بازگرداندن سرمایه‌های بخش خصوصی به صنعت برق هستیم.

* شهرام صدرا - عضو هیات‌مدیره سندیکای شرکت‌های تولیدکننده برق

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: سرمایه های بخش خصوصی سرمایه گذاری سرمایه گذاران هزار مگاوات صنعت برق صنعت برق جذب سرمایه وزارت نیرو نیروگاه ها سیاست ها مصرف برق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۸۴۳۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زور سرمایه به هنر نمی‌رسد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این بخشی از سخنان نایب‌رئیس هیئت‌مدیره نماوا درباره اهالی سینماست که در چند روز گذشته واکنش‌های بسیاری در پی داشت. اظهاراتی که پس از واکنش تعدادی از اهالی سینما با پاسخ و عذرخواهی روابط عمومی این پلتفرم همراه بود. اما این پاسخ، جواب قانع‌کننده‌ای برای اهالی سینما نیست. در این میان واکنش گسترده صنوف خانه سینما به این اظهارنظر توجه‌برانگیز شد و هرکدام در بیانیه‌هایی جداگانه خواستار رسیدگی به این موضوع شدند و روابط عمومی خانه سینما هم اعلام کرد هیئت‌رئیسه این نهاد، بررسی موضوع سخنان این پلتفرم را به شورای صیانت خانه سینمای ایران ارجاع داده و در این شورا، درباره آن تصمیم‌گیری خواهد شد. اما به همین بهانه با همایون اسعدیان، کارگردان و تهیه‌کننده سینما، نگاهی کلان‌تر به گسترش پلتفرم‌ها داشتیم و میزان دغدغه‌مندی آنها در حوزه فرهنگ را واکاوی کردیم و در ادامه شرایط حضور هنرمندان در پلتفرم‌ها را بررسی کردیم که آیا در شرایطی که سینما در وضعیت خوبی به سر نمی‌برد، این پلتفرم‌ها هستند که در اولویت فعالان سینما قرار گرفته‌اند؟ گفت‌وگوی روزنامه شرق را در ادامه می‌خوانید:

چند روزی است صحبت درباره اظهارات نامناسب یکی از مدیران ارشد یکی از پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی واکنش‌های زیادی بین اهالی سینما داشته، فارغ از جنس ادبیات مطرح‌شده که حتما جای نقد دارد، بد نیست به این بهانه نگاهی به گستردگی شبکه نمایش خانگی و اقبال به این پلتفرم بین اهالی سینما و مخاطبانش داشته باشیم. پلتفرم‌ها هم‌زمان با دوران کرونا در ایران به سرعت میان مخاطبان فراگیر شدند و هنرمندان زیادی جذب کار در این حوزه شدند. فکر می‌کنید این مدیوم مسیر درستی را در این چند سال طی کرده است؟

ابتدا باید اشاره کنم باورم این است که حرف‌های این مدیر محترم شاید عامدانه نبوده. شاید روی بیان کلماتش دقت نکرده است. نمی‌خواهم قضاوتی داشته باشم و ماجرا را صفر یا صد ببینم. انتظار همه ما این است، افرادی که در این سطح مدیریتی قرار می‌گیرند و در هیئت‌مدیره یک پلتفرم عظیم هستند، کافی بود اشاره کنند که بعضی از تهیه‌کنندگان یا بازیگران به تعهدشان یا اخلاقیات پایبند نیستند. در این صورت نه‌تنها کسی ایرادی نمی‌گرفت، بلکه تأیید هم می‌کرد. تصور ما هم این نیست که جامعه منزهی هستیم. جامعه سینما مثل تمام مشاغل دیگر طبعا ضعف‌ها یا قوت‌هایی دارد. من هم خیلی خوب می‌دانم برخی از دوستان تهیه‌کننده یا بازیگر ما در ارتباط با پلتفرم‌ها بدرفتاری‌ها یا بداخلاقی‌هایی داشته‌اند و این حق طبیعی یک مدیر است که از این ماجرا گله‌مند باشد. همین‌طور که ممکن است برخی از دوستان ما هم وقتی پای پول وسط می‌آید هرکاری بکنند. ولی وقتی این جملات به همه اهالی سینما تسری پیدا می‌کند، دیگر مورد صنفی است و باید شأن حرفه‌مان را در نظر بگیریم و موظف هستیم از آن دفاع کنیم. صنوف و هیئت‌مدیره خانه سینما همگی به این ماجرا واکنش نشان دادند و این حرف‌ها بار حقوقی داشت.

البته مجموعه نماوا عذرخواهی کرد. خودم در چند سال گذشته تنها پلتفرمی که با آن کار کردم نماوا بوده و مشخصا از مدیریت نماوا آقای میرطاووسی جز رفتار محترمانه چیز دیگری ندیدم وگرنه مجدد با این پلتفرم کار نمی‌کردم. این نبوده که من با این پلتفرم پدرکشتگی داشته باشم و از این جهت واکنشی نشان بدهم. اما واقعیت این است که جهان آینده، جهان تصویر و وی‌اودی‌هاست. ما الان دو، سه پلتفرم خوب داریم و همین‌طور روز به روز به تعدادشان اضافه می‌شود. بخش عظیمی از تأمین مالی اهالی سینما و تصویر در آینده از طریق همین پلتفرم‌ها خواهد بود. نه اینکه سینما از بین خواهد رفت، در سینما تعداد محدودی فیلم ساخته می‌شود و تعدادی از اعضا در آن کار می‌کنند، اما حجم کاری‌ای که این پلتفرم‌ها برای اهالی سینما ایجاد می‌کنند، قابل مقایسه با تولید فیلم نیست. در دو سال کرونا اگر پلتفرم‌ها نبودند واقعا اهالی سینما وضعیت بدی پیدا می‌کردند، چراکه در آن مقطع فقط پلتفرم‌ها بودند که سریال می‌ساختند و طی دو سال اگر اشتباه نکنم چیزی حدود ۳۴ سریال توسط دو پلتفرم تولید شد. ما باید از ورود این سرمایه‌ها به این عرصه استقبال کنیم. به‌شخصه وقتی متوجه می‌شوم یک پلتفرم تازه به جمع پلتفرم‌ها اضافه می‌شود، خوشحال می‌شوم. می‌دانم سرمایه زیادی پشت آن است و دیگر بحث ساخت یک فیلم نیست. بحث صدها میلیارد سرمایه است. نه تنها باید استقبال کنیم، بلکه باید تلاش کنیم بمانند، ریشه بدوانند و بتوانند خوراک فرهنگی برای اقشار مختلف مردم فراهم کنند. اما طرف دیگر باید برای دوستانی که صاحب سرمایه هستند مواردی تعریف شود. می‌دانیم که سرمایه، قدرت می‌آورد و قدرت سرمایه آن‌قدر زیاد است که برخی فکر می‌کنند می‌توانند هر گونه رفتاری داشته باشند. باید این را در نظر گرفت که این قدرت سرمایه در عرصه فرهنگ و هنر بدون تعامل با اهالی فرهنگ و هنر موفق نخواهد بود و قطعا در این رودررویی سرمایه شکست می‌خورد. همین‌طورکه در رودررویی صداوسیما با هنرمندان، صداوسیما مخاطبش را از دست می‌دهد و اگر هنرمندانی که می‌توانند مخاطب را جذب کنند و بین مردم ریشه دارند و مخاطب دارند، با صداوسیما قهر کنند، بازنده صداوسیما است. این اتفاق می‌تواند دقیقا برای پلتفرم‌ها هم تکرار شود. اگر دچار این باور شوند که قدرت سرمایه است و اگر پول بدهید، هنرمندان همه کاری می‌کنند، قطعا اشتباه بزرگی می‌کنند. واقعیت هم این است که تا به امروز چنین رفتارهایی از مدیران پلتفرم‌ها ندیده بودیم. ممکن است در ذهنیتشان این باور وجود داشته، اما حداقل به این شکل بیان نشده بود. عذرخواهی و پوزش‌خواهی نماوا را در آن بیانیه به فال نیک می‌گیرم. یعنی فکر می‌کنم خود دوستان هم در مجموعه مدیریتی آنجا این نگاه را قبول ندارند و نمی‌پسندند. ظاهرا منظورشان یک پروژه بوده، ولی من فکر می‌کنم هیجان‌زده شده‌اند و همه ما را به یک چوب زده‌اند و طبیعی هم بود چنین واکنش‌هایی را از سمت هنرمندان در پی داشته باشد.

در بین صحبت‌ها به وضعیت نابسامان سینما اشاره کردید. می‌دانیم که دست‌کم در دو سال گذشته رونق گیشه سینما تنها با تعداد اندکی فیلم آن هم از جنس کمدی اتفاق افتاد و در این شرایط بسیاری از اهالی سینما تمایلی به حضور در این عرصه ندارند و بخشی از این دلزدگی، ظاهرا تک‌صدایی یا واگذاری عرصه به ساخت فیلم‌های کمدی در سینماست.

صحبت‌کردن درباره سینما با صحبت‌هایی که شما اشاره کردید کمی پیچیده است. ما در دو سال گذشته و مشخصا سال گذشته از جهت گیشه رونق خوبی را تجربه کردیم. اما این رونق محصول نهایتا پنج فیلم بود. صاحبان سالن‌های سینما خوشحال هستند، چون در واقع توانستند ضرر دوران کرونا را جبران کنند و این تعداد فیلم کمدی برای آنها سودده هم بوده است. اما پنج فیلم کلیت سینما نیست. ما نمی‌توانیم خوشحال باشیم که چهار فیلم ۸۰۰ میلیارد فروخته‌اند و در کنارش مثلا ۵۰ تا فیلم روی هم ۲۰۰ میلیارد فروخته‌اند. این یعنی ضرر سینما. بحثم فقط فیلم اجتماعی نیست. فیلم‌های عاشقانه، پلیسی، معمایی را هم از دست دادیم. از ژانرهای دیگر غافل شدیم.

البته بخشی از انتقادها از سمت فیلم‌سازان در یکی، دو سال گذشته به‌دلیل ندادن پروانه ساخت به فیلم‌های اجتماعی است.

اینجا نمی‌توانیم یک جا را مقصر بدانیم و بگوییم که اگر اینجا درست رفتار می‌کرد، همه‌چیز درست پیش می‌رفت. اگر بگوییم شورای پروانه ساخت سختگیری می‌کند، جواب آنها هم این است که کدام کارگردان نامی ما فیلم‌نامه داده و ما رد کرده‌ایم؟ موضوع اینجاست که فیلم‌نامه‌ای ارائه نمی‌شود. باید بررسی کنیم چرا فیلم‌نامه به شورای پروانه ساخت ارائه نمی‌شود؟ از طرف دیگر، هزینه تولید فیلم به شدت بالا رفته است. یک فیلم با کمترین هزینه در شرایط فعلی، حداقل ۲۵ میلیارد تومان هزینه دارد و این یعنی۷۰، ۸۰ میلیارد تومان فروش برای اینکه بتواند به پولش برسد. تنها فیلم‌هایی که فروش بالای نوروز را به خودشان اختصاص دادند، فیلم‌های کمدی بودند. فیلم‌هایی در ژانرهای دیگر مثل «بی‌بدن» یا «مست عشق» با وجود اینکه مخاطب دارند، بعید می‌دانم به فروش فیلم «تمساح خونی» برسند و اگر فیلم‌های دیگر در گیشه پاسخ‌گو نیستند، به این دلیل است که هزینه تولید بالا رفته. این هزینه تولید چطور بالا رفته است؟ یک بخش از آن شرایط کشور است و تورم وحشتناکی که به‌خاطر آن همه چیز بالا رفته. دستمزد بازیگران به شدت بالا رفته است. اتفاقا در این موضوع پلتفرم‌ها مقصر هستند. همین افرادی که امروز به بازیگران حمله می‌کنند، خودشان برای اینکه مخاطبان بیشتری جذب کنند، بازیگران مطرح را جذب کردند و دستمزدهای عجیب و غریب پرداخت کردند. یک بار تلویزیون سال‌ها قبل این کار را انجام داد و یک جهش در دستمزدها ایجاد کرد. در چند سال گذشته هم پلتفرم‌ها این کار را انجام دادند و هزینه‌ها را در سینما بالا بردند. بازیگران در سریال حیرت‌انگیز دستمزد می‌گیرند و طبیعتا برای یک فیلم سینمایی پرداخت رقم‌های بالا به بازیگران ممکن نیست. اما موضوع مهم این است که تحولاتی در کشور اتفاق افتاده که این تحولات جامعه ما را ۱۰ پله جلو برده است. خیلی از فیلم‌سازان ما دچار سردرگمی هستند. فیلم‌نامه‌ای که دو سال پیش برای آنها جذاب بوده، امروز حس می‌کنند موضوعیت ندارد. جامعه آن‌چنان دچار تحول شده که عملا فیلم‌سازان را سردرگم کرده است. اگر بسیاری از فیلم‌سازان ما فیلم‌نامه به شورای پروانه ساخت نمی‌دهند، به این دلیل است که نمی‌دانند باید چه کار کنند. اگر نتوانیم توقع فرهنگی مردم را برآورده کنیم، شکست می‌خوریم. نمی‌دانیم چه چیزی بسازیم که پاسخ‌گوی زمانه ما باشد و این یک معضل دیگر است.

پس فکر نمی‌کنید در این شرایط پلتفرم‌ها در مقابل سینما ایستاده‌اند.

من معتقد نیستم سینما در مقابل پلتفرم‌ها از بین رفته است. سینما تبدیل می‌شود به یک مراسم. تبدیل می‌شود به یک ضیافت. فردی که از خانه بیرون می‌آید و هزینه می‌کند و سینما را انتخاب می‌کند، تمایل به دیدن فیلم مفرح در سینما دارد. در شرایطی که حال روحی و اجتماعی مردم خوب نیست و مرتب داریم با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنیم، مخاطب سینما این زمان را برای دیدن فیلم کمدی صرف می‌کند. برای اینکه دو ساعت حواس مخاطب به چیز دیگری غیر از مشکلاتی که روزمره با آن دست و پنجه نرم می‌کند پرت شود.

حالا اگر همین دو ساعت، دردهای خودش را در فیلم هم ببیند قطعا سینما برایش وسوسه‌انگیز نیست. ما قبلا هم این وضعیت را داشتیم. هر وقت شرایط روحی و روانی جامعه خوب بوده فیلم‌های اجتماعی خیلی خوب پاسخ داده و درست در شرایطی که وضع روحی جامعه بد است اتفاقا فیلم‌های اجتماعی جواب نمی‌دهد. اصلا باور نمی‌کنم که این فیلم‌های کمدی ما باعث شده فیلم‌های اجتماعی فروش نرود. فیلم‌های جدی ما در غیاب فیلم‌های کمدی همین‌قدر فروش می‌رود. چون اساسا تمایل برای دیدن آن فیلم‌ها وجود ندارد. واقعیت این است سال گذشته فیلم‌هایی که در جشنواره دیدم یک شکست سنگین برای فیلم‌های جدی خواهد بود. نمونه‌اش را در هفت، هشت فیلمی که در عید اکران شد دیدیم. به جز فیلم «تمساح خونی» و «بی‌بدن» باقی فروش‌ها شکست خورده‌اند. نمی‌توانم بگویم این میان مقصر «تمساح خونی» است. امسال هم تا آخر سال هفت، هشت فیلم کمدی داریم که سالن‌داران از فروش این فیلم‌ها راضی خواهند بود. اما این کلیت سینما نیست. کلیت سینما در معرض خطر است.

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900027

دیگر خبرها

  • عواقب بند س تبصره ۶ قانون بودجه | وقتی برای معافیت‌ها سقف تعیین شود چه می‌شود؟
  • هزینه فایده سفر رئیس جمهور به پاکستان
  • چگونگی مردمی‌سازی توسعه بالادست صنعت نفت و گاز با توان بخش خصوصی و سرمایه‌های خرد مردمی
  • اجرای ۳۱ پروژه با مشارکت سرمایه‌گذاران/ پیشرفت ۵۵ درصدی پروژه مشارکتی میخک
  • زور سرمایه به هنر نمی‌رسد
  • تابستان چقدر کمبود برق داریم؟
  • توسعه کشور و مردمی سازی صنعت نفت و گاز بدون نیاز به مدیریت و بودجه دولت
  • پرهزینه و زیان‌ده؛ پول قرارداد پرداخت بازیکنان استقلال و پرسپولیس از جیب کارگران و بازنشستگان!
  • قاسمپور: با این واگذاری فصل آینده قرارداد بازیکنان ۴۰-۵۰ میلیارد است/مگر فولاد خوزستان کم هزینه کرده که اینجای جدول است؟
  • کارخانه سیمان سفید در شهرستان دیرابجاد می شود